چگونه فرزندمان را مستقل تربیت کنیم؟
چگونه فرزندمان را مستقل تربیت کنیم؟
كسب اعتمادبهنفس و رسیدن به استقلال 2 موضوع همجهت و همزمان هستند.دغدغه بیشتر والدین جوان این است که فرزندانی مستقل و متکی به نفس تربیت کنند و این همان مسألهای است که در « فرزندپروری » این هفته به آن پرداختهایم. دکتر نسرین امیری، فوقتخصص روانپزشکی کودکان و عضو هیأتعلمی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی، در کنار توصیههایش به والدین جوان، به آنها هشدار میدهد که پرتوقع بودن بچههایتان را به حساب اعتمادبهنفسشان نگذارید!
_ یکی از پرسشهای اصلی والدین این است که گرچه اعتماد به نفس فرزندشان بالا است و ظاهرا مستقل شده اما در خیلی از کارهای شخصی مثل مرتب کردن کمد لباس از والدین توقع کمک دارد. رفتار درست ما برای رعایت مرز بین اعتمادبهنفس بچهها، مستقل شدن آنها و غرورشان چه باید باشد؟
كسب اعتمادبهنفس و رسیدن به استقلال 2 موضوع همجهت و همزمان هستند. یعنی اگر اعتمادبهنفس كودكی را خدشهدار كنیم، به استقلال نخواهد رسید اما متاسفانه امروزه غرور و پرتوقعی بچهها به اعتمادبهنفس تعبیر میشود درحالی كه اگر كودكمان را پرتوقع بار بیاوریم، به نحوی اعتمادبهنفس او را خدشهدار كردهایم. بچههای پرتوقع در بزرگسالی نیز همیشه میخواهند دیگران كاری برای آنها انجام دهند و این موضوع با استقلال و اعتماد به نفس در تضاد است. این نکته ظریف را هرگز نباید فراموش کنیم.
_ چه رفتاری کنیم که بچهها پر توقع بار نیایند ولی اعتماد به نفسشان بالا رود؟
داشتن اعتمادبهنفس یعنی متكیبودن بر نفس خود. اگر به ویژگیهای مثبت كودكانمان خیلی بها دهیم، مثلا وقتی 20 گرفت، شاگرد اول شد، خوب پیانو نواخت و... این موفقیتها را بزرگ و مرتب او را تشویق كنیم، پیامی كه به كودك میدهیم این است كه خود تو برای ما خیلی مهم نیستی و برای ما اینكه «برتر از دیگران» باشی، اهمیت دارد.
_ این كار چه اشکالی دارد؟
اشکالش این است که شاید فرزند ما در یك موضوع برنده باشد اما معلوم نیست در همه زمینهها همینگونه باشد. این مساله میتواند باعث كاهش اعتمادبهنفس او شود. از سوی دیگر، نوعی حس رقابت و حسادت در او ایجاد میشود و همیشه به دنبال این خواهد بود كه جایگاه خود را با دیگران مقایسه كند. بدتر از همه اینکه تصور میكند شما خود او را جدای از موفق?بودن یا نبودنش دوست ندارید و این خیلی آسیبرسان است.
_ اگر پررنگكردن موفقیتهای كودك و تشویق زیاد او اعتمادبهنفسش را بالا نمیبرد، پس چه رفتاری باید داشته باشیم تا اعتمادبهنفسش تقویت شود؟
تشویق باید به اندازه باشد و اگر كودك شكست خورد هم نباید به او سركوفت زد زیرا در این صورت حس میكند از همه پایینتر است و اعتمادبهنفسش را از دست میدهد. برای بالا بردن اعتمادبهنفس فرزندتان، به او نشان دهید هرچه باشد، برای والدین مطلوب است. شاید از برخی كارهای او خرسند و از برخی كارهای دیگرش ناراضی باشید اما مهم این است که از خود او راضی باشید چون به هر حال فرزند شماست. در این شرایط كودك اعتمادبهنفس خود را حفظ میكند و در جهت بهترشدن قدم برمیدارد.
_ خیلی از والدین كارهایی كه فرزندشان خود میتواند انجام دهد، برایش انجام میدهند مثلا به جای او کیف مدرسهاش را آماده یا هر روز صبح تختش را مرتب میکنند. این کارها درست است؟
متاسفانه بسیاری از والدین به فرزندشان میگویند تو فقط درس بخوان، نمیخواهد كار دیگری انجام دهی اما انسان سالم باید بتواند نیازهای پایهای خود را برطرف كند و مستقل باشد. اجازه بدهید فرزندتان كمی از تفریح و سرگرمیاش بزند و به جای آن درس بخواند در غیر این صورت پرتوقع میشود.
_ نگرانی دیگری که خوانندگان ما مطرح كرده بودند، این است که نمیتوانند فرزندشان را با اینکه مستقل و با اعتمادبهنفس بار آمده، در جامعه رها كنند چون فكر میكنند خطرها فراوانند!
بچهای با اعتمادبهنفس است که بداند خطرها همیشه وجود دارد و قرار نیست همیشه والدین از او محافظت كنند. وقتی فرزندمان راهی مدرسه و دانشگاه میشود، باید بتواند از خود مراقبت كند. والدین باید همیشه به فرزندشان در مورد خطرهای موجود آگاهی دهند اما او را نترسانند. کافی است به او بفهمانیم همیشه هستیم و اگر مشكلی داشت، میتواند با ما مشورت كند.
_ یعنی اگر برای فرزندمان خارج از خانه مثلا در مدرسه مشكلی پیش آمد، شخصا دخالت نکنیم؟
در بسیاری موارد وقتی كودك دچار مشكل میشود، كافی است به جای اینکه پدر و مادر دنبال حل ماجرا باشند، به او راهكار نشان دهند. اگر مشکل در حدی بود كه فرزند به تنهایی قادر به حل آن بود، نباید دخالت كرد. اگر با دوستی دعوایش شد یا دوستی به او سیگار تعارف كرد، اجازه بدهید خودش مساله را حل كند. والدین نباید با بروز هر مشکلی برای شكایت و حل مساله راهی مدرسه شوند. اگر كودك در بحث با دوستش ناتوان است، نباید به او گفت بیعرضه! باید راه را نشانش داد و مجهزش کرد و دوباره او را راهی میدان كرد تا تجربه كسب كند.
_ خیلی از والدین بهخصوص در راه مدرسه دورادور مراقب فرزندشان هستند. این کار درست است؟
والدین نباید فرزندشان را تعقیب كنند و مرتب مواظب خطرهای احتمالی باشند زیرا این كار خود نشانه پایین بودن اعتمادبهنفس والدین و ترس آنها از اجتماع است. به فرزندتان در مورد مسایل آگاهی دهید و بعد اجازه دهید با آدمهای اجتماع ارتباط برقرار كند. جامعه ترس ندارد. این ذهنیت ماست كه از جامعه ترس دارد و فرزندمان را میترساند. نكته بسیار مهم این است كه برخی والدین خودشان اعتمادبهنفس ندارند. اگر والدینی اعتمادبهنفس پایین دارند، به جای كاركردن روی اعتمادبهنفس فرزندشان بهتر است اول از خود شروع كنند.
_ پس درواقع باید كودك و نوجوانمان را متناسب با سنش با خطرهای احتمالی و قوانین اجتماعی آشنا و بعد بهتدریج او را رها كنیم تا در جامعه مستقل شود؟
بله، حتی گاهی نیاز نیست برخی مسایل را برایش بشکافیم و توضیح دهیم چون وقتی كودك وارد مدرسه میشود، روابط اجتماعی را میآموزد و با همسنوسالانش رشد میكند. كودك در مدرسه ناکامیها، دعواكردن، دزدی و... را كه بعدها در جامعه هم شاهد آن خواهد بود، میبیند و بهتدریج شخصیت او شكل میگیرد و متوجه میشود چه كاری خوب و چه كاری بد است.
_ در دوران بلوغ چه کنیم که اعتماد به نفسش کاهش پیدا نکند؟
هیچکار! این مرحله را نباید بغرنج جلوه داد و خاص کرد. والدین باید با فرزندشان همدلی كنند و بگویند میدانند او آدمی بزرگ در قالبی كوچك است. باید با همدردی به نوجوان کمک کرد این مرحله از رشد و تكامل را هم پشت سر بگذارد. لازم نیست هم و غم شما ممانعت از غصهدار شدن فرزندتان باشد. کافی است به او یادآوری كنید كه این مرحله جزئی از تكامل است و باید پوستاندازی كند و از کودکی بگذرد.
_ در گذشته بچههای نوجوان را در ایام تابستان و تعطیلی سر کار میفرستادند تا تجربه کسب کنند. فکر میکنید این کار الان هم درست است؟
چرا که نه؟! اگر فرزند ما خودش بخواهد سر كاری برود و ما هم این توانایی را داشته باشیم که مکان مناسبی برای این منظور بیابیم، خوب است كه در زمان فراغت او را به كاری مشغول کنیم.
چگونه کودک مان را مودب تربیت کنیم؟
این قبیل بچه ها دوست دارند مدام رفتار خوب شان را به رخ بکشند اما نمی توانند برای مدت طولانی این کار را انجام دهند آنها وقتی که تحت فشارند دیگر تحمل شان را از دست می دهند.
فکر می کردم فرزندانم رفتار درستی دارند تا این که مادربزرگم که همیشه الگوی خانواده است، چند ماه قبل برای شام پیش ما آمد و من جلوی چشمان او شاهد رفتارهای بد آنها بودم. پسر ۶ ساله ام تقریبا روی میز لم داده بود و دختر ۳ ساله ام مدام وسط حرف دیگران می پرید و فرزند یک ساله ام همه چیز را به اطراف می ریخت. تا دیر نشده باید کاری برای این رفتارها انجام می دادم اما من دقیقا نمی دانستم از چه سنی باید شروع کنم. آیا کودک پیش دبستانی من به اندازه کافی بزرگ شده که بیاموزد باید صبر کند تا نوبت حرف زدنش بشود؟ آیا من می توانم انتظار داشته باشم فرزند ۳ ساله ام مدام با غذایش بازی نکند؟ راهنمای پیش رو سن مناسب هر رفتار را به شما توضیح می دهد.
یک تا ۲ سال
حدود ۱۸ ماهگی کودک درمی یابد که چند تایید اجتماعی وجود دارد. حالا وقت آن است که به کودک کمک کنید درباره احساسات و نگرانی های دیگران فکر کند.
سلام و خداحافظی را یاد دهید
قبل از آنکه شروع به صحبت کند به او بیاموزید با دست سلام و خداحافظی کند. این اولین قدم در آموزش معاشرت با دیگران است. یک کار دیگر این است که هر روز صبح به او «صبح به خیر» بگویید.
مادامی که در حال خوردن هستید بنشینید
به جای این که به کودک اجازه دهید کل خانه را با میوه ای که آبش همین جور می چکد قدم بزند به او یاد دهید تا زمانی که در حال خوردن است در صندلی اش بنشیند. در این سن کودکان توجه کمی به زمان دارند اما ۱۰ تا ۱۵ دقیقه ماندن در صندلی به آنها درس بزرگی می دهد. بنابراین شما هم باید مادامی که غذا می خورید پشت میز بنشینید. اگر او غذایش را پرت می کرد به او اجازه دهید بداند که این موضوع تبعاتی دارد. «فکر می کنم دیگه گرسنه نیستی اگر یه بار دیگه غذات را پرت کنی دیگر از خوراکی خوشمزه خبری نیست.»
از کلمات اعجاب انگیز استفاده کنید
فرزند شما تا زمانی که کمی بزرگتر شود به طور کامل معنی «خواهش می کنم» و «متشکرم» را نمی آموزد اما از حالا این عادت را به او بدهید. می توانید از راه های بامزه استفاده کنید. برای «خواهش می کنم» دست های تان را روی قلب تان به صورت دایره وار بکشید. برای «متشکرم» دست های تان را روی لب های تان بگذارید و به سمت فردی که می خواهید از او تشکر کنید دراز کنید.
۳ تا ۴ سال
این اولین دوره آموزش رفتارهای مودبانه به بچه هایی است که می خواهند ادای بزرگ ترها را دربیاورند.
معاشرت های ساده را دنبال کنید
تا ۳ سالگی کودک باید قادر به خوردن با قاشق و چنگال باشد. حالا زمان اجرای اصول اولیه است: «از دستمال استفاده کن نه از آستینت»، «با دهان پر صحبت نکن»، «درست بنشین.» هر بار روی یکی دو رفتار تمرکز کنید و به این ترتیب او راحت تر به رفتارها عادت می کند. پلیس بازی درنیاورید و مدام سر فرزندتان داد نزنید.
کلمات مودبانه را زیاد کنید
با کودک خود کار کنید و از جملات بیشتری استفاده کنید مثلا این که «میشه یه خواهشی بکنم!» وقتی یادش رفت به او یک فرصت دیگر بدهید. به این ترتیب او فرصت دارد خودش را اصلاح کند. همچنین می توانید تمام انواع معذرت خواهی را به او یاد دهید و وقتی به مهمانی می رود از میزبان و بچه هایی که با او همبازی شدند، تشکر کند.
مهربان باشید
این به این معناست که فقط از کلمات محبت آمیز استفاده نکنید، بلکه با کودک صحبت کنید و به او یاد دهید در برخورد با دیگران چه کار کند. بنابراین خود به خود کلماتی را که باید استفاده کند، پیدا می کند.
۵ تا ۶ سال
این قبیل بچه ها دوست دارند مدام رفتار خوب شان را به رخ بکشند اما نمی توانند برای مدت طولانی این کار را انجام دهند آنها وقتی که تحت فشارند دیگر تحمل شان را از دست می دهند.
بر اساس سن تان رفتار کنید
زمانی که با آنها صحبت می کنید یا جواب شان را می دهید یادتان باشد که شما بزرگسال هستید و باید براساس سن تان رفتار کنید. این از جمله مهارت های اجتماعی بنیادینی است که کودک باید بیاموزد اما حتی بچه های با اعتماد به نفس هم چندان مشخص و واضح حرف نمی زنند.
وسط حرف نپرید
خبر خوب این که بچه های ۶ ۵ ساله بالاخره آموخته اند که صبر کنند تا نوبت صحبت کردن شان برسد. حالا اگر بعضی وقت ها یادشان می رود می توانید برای آنها کلمات رمز یا نشانه هایی در نظر بگیرید تا هر زمان لازم بود به او یادآوری کنید. وقتی با صبوری تحمل کرد و حرف نزد خیلی سریع به او توجه کنید. یادتان باشد کودکان در این سن بیشتر از ۵ دقیقه نمی توانند صبر کنند.
رفتارهای بیشتری را با او تمرین کنید
بچه ها در این سن خودشان را با دیگران مقایسه می کنند بنابراین می توانید از این راه رفتارهای مودبانه بیشتری را با او تمرین کنید. ۷ تا ۸ سال بچه های بزرگ تر ظرفیت درک احساسات دیگران را دارند
مهارت جواب دادن تلفن
از آنجا که این روزها بیشتر از موبایل استفاده می شود شاید بچه ها کمتر با آداب تلفن صحبت کردن آشنا باشند. باید به او یاد دهید وقتی تلفن را برمی دارد سلام کند و اگر شما نمی توانستید جواب دهید به او یاد دهید بگوید «ببخشید به مادرم بگم کی زنگ زده بود؟» یا «ببخشید میتونین پیغام بذارین؟»
بازی هایی که می توانید انجام دهید
کارت جایزه
لیستی از رفتارهای خوب را در یک جدول تهیه کنید. انداختن دستمال سفره روی پا، استفاده کردن از قاشق و چنگال، با دهان بسته غذا خوردن، با دهان پر صحبت نکردن. وقتی کودک یکی از این رفتارها را هنگام خوردن شام انجام داد به او یک کارت بدهید. هر چه تعداد این کارت ها بیشتر شد، جایزه می گیرد.
شام راحت
به کودک قول دهید اگر برای چند روز پشت سر هم رفتار مناسبی انجام داد یک روز را تعطیل اعلام می کنید. او می تواند روی میز لم دهد یا با دهان پر صحبت کند یا حتی با دستش غذا بخورد. به این ترتیب او می فهمد که داشتن ادب چقدر مهم است.
مهمانی خیالی
یک بار میز را برای یک شام خیالی با وسایل پلاستیکی اسباب بازی بچینید. چراغ ها را خاموش کنید و روی میز شمع بگذارید و یک مهمانی خیالی ترتیب دهید. بچه ها از این کار خوششان می آید.
تشکر کردن را تمرین کنید
بچه ها همیشه کادوهایی برای تولد یا عیدی از والدین و دوستان می گیرند. هدیه هرچه که باشد نباید اگر و اما داشته باشد. به او یاد دهید همان لحظه تشکر کند و آن را به روز یا هفته بعد موکول نکنید. هرچه زودتر بهتر. به فرزندتان کمک کنید یک پیغام تشکر بنویسد و آن را با نقاشی تزئین کند. وسایل خانه را بردارید و کادو کنید و به فرزندتان بگویید که آنها را باز کند و درباره آنها هر چیزی که به ذهنش می رسد بگوید. چیزی مثل اینکه «مرسی برای این بسته دستمال کاغذی. این رنگ مورد علاقه من است.»

الهی !