داروهاي روانگردان
داروهاي روانگردان
آمفتامينها AMPHETAMINE
مصرف بسيار زياد، توهم، هذيان، تشنج، كما و مرگ بدنبال دارد.
تأثيرات طولاني مدت و خطرات آن:
مصر ف منظم و مكرر اين داروها باعث كاهش وزن و يبوست ميشود. مصرف كننده ممكن است از نظر احساسي و عاطفي بيثبات شود. قطع داروها احساس افسردگي و خودكشي بدنبال دارد. مصرف طولاني مدت باعث كم شدن مقاومت در برابر عفونت ميشود. اگر اين داروهادر اوايل بارداري مصرف شوند خطر نقص در جنين، بويژه در قلب نوزاد را بهمراه دارند. مصرف آمفتامينها در دوران بارداري موجب زايمان زودرس و كاهش وزن تولد نوزاد ميشود.
نشانههاي سوء استعمال:
كسي كه آمفتامين مصرف ميكند بطور غيرعادي فعال، شاد و بيش از حد حراف است. بيقراري و برانگيختگي نيز جيء خصوصيات شخصيتي او ميشوند. به غذا بيميل نشان ميدهد و خوابهاي غيرطبيعي دارد. ممكن است اين دارو را براي دو سه شب بيدار ماندن و سپس خوابيدن به مدت 48 ساعت مصرف كند. نوسانات در رفتار و روحيه او بوجود ميايد.
تداخل دارويي:
آمفتامينها با بسياري از داروها تداخل ميكنند اگر با مهاركنندههاي منوآمين اكسيداز (MAOIS) مصرف شوند فشارخون را در حد خطرناكي بالا ميبرد. چنانچه با داروهاي ديژيتال، لوودوپا و برخي بيهوش كنندههاي استنشاقي مصرف گردد خطر ضربان غيرطبيعي را افزايش ميدهد. آمتفامينها اثرات تسكيني داروهايي كه سيستم اعصاب مركزي را دچار وقفه ميكنند خنثي ميكنند.
نامهاي متداول:
bennis, Uppers, Speed, blues, whiz
گروه دارويي:
محرك سيستم اعصاب مركزي
قدرت اعتيادآوري:
مصرف منظم آمفتامين يا مت آمفتامين سريعاً ايجاد تحمل ميكند بطوري كه براي ايجاد همان تأثير مورد نظر بايد مقدار بيشتري از اين دارو مصرف شود. مصرف كنندگان از نظر رواني به اثرات اين دارو وابستگي پيدا ميكنند.
نحوه مصرف:
معمولاً به صورت قرص است و بلعيده ميشود. گاهي اوقات آن را از طريق بيني مصرف ميكنند يا مخلوط آن را با آب تزريق مينمايند.
استفادههاي مجاز:
در سالهاي 1950 و 1960، آمفتامينها را به عنوان كاهشدهنده اشتها تجويز ميكردند. اين مورد استعمال به علت خطر وابستگي و سوء استفاده كاملاً قدغن شده است. در حال حاضر براي فعاليت بيش از حد كودكان و خوابآلودگي شديد تجويز ميشود. مصرف اين دارو بدون نسخه ممنوع است.
تأثيرات موقت:
مصرف آمفتامينها به مقدار كم هشياري و انرژي جسمي را بالا ميبرند. تنفس و سرعت ضربان قلب را زياد ميكنند، مردمك گشاد ميشود، اشتها فروكش ميكند و خشكي دهان بوجود ميآورد. بعد از محو شدن اين علايم، افسردگي و اضطراب ظاهر ميشوند. مصرف زياد اين داروها باعث لرز، عرق، اضطراب، سردرد، تپش قلب و درد سينه ميشود.
*اكستاسي ECSTASY
ناراحتيهاي مربوط به لختهشدن خون، تشنج و مرگ شود. در برخي موارد سديم كم شده و مغز ورم ميكند كه اينها به خاطر مصرف زياد مايعات بدون دفع كافي ادرار است كه بيشتر از راه عرق دفع ميگردد. استفراغ، سردرد و خواب آلودگي و نيز آسيب كبدي و سكته مغزي از پيامدهاي اين دارو است.
تأثيرات طولاني مدت و خطرات آن:
هنوز اطلاعات اندكي درباره اثرات طولاني اين دارو وجود دارد. برخي بيماريهاي رواني مثل اسكيزوفرني و افسردگي، اختلالات خواب، مشكلات دندانها و ميل زياد به خوردن شكلات گزارش شدهاند. از آنجايي كه اكستاسي آسيبهايي به برخي از سلولهاي عصبي در حيوانات وارد ميسازد امكان دارد بيماريهاي رواني خاصي را ايجاد كند. افسردگي حتي سالها بعد از قطع دارو پيشبيني ميشود.
نشانههاي سوء مصرف:
مصرفكنندههاي اكستاسي دچار كاهش وزن، ناراحتيهاي دندان به علت قفل كردن فك و فشردن دندانها و نيز اضطراب ميشود.
تداخل دارويي:
اكستاسي با برخي از داروها تداخل ميكند. اگر با بازدارندههاي مونوآمين اكسيداز (MAOIS) مصرف شود فشارخون را بطور خطرناك بالا ميبرد. همچنين خطر ضربان غيرطبيعي قلب را چنانچه با داروهاي ديژيتال،لوودوپا و استنشاق برخي از بيحس كنندهها مصرف شود، زياد ميكند. اكستاسي اثرات تسكيني داروهايي را كه سيستم عصبي مركزي را از كار باز ميدارند خنثي ميكند و اين داروها اثر اكستاسي را بر مغز كاهش ميدهند.
نامهاي متداول:
E,MDMA, XTC
گروه داروئي:
محرك سيستم اعصاب مركزي
قدرت اعتيادآوري:
مانند ديگر آمفتامينها مصرف منظم آن منجر به ايجاد تحمل ميشود بطوري كه براي رسيدن به اثر اوليه بايد بر مقدار مصرف آن اضافه كرد. امكان وابستگي رواني به اثرات دارو وجود دارد.
نحوه مصرف:
به صورت قرص يا كپسول.
استفادههاي مجاز:
اگرچه اكستاسي در روان درماني داراي جايگاه بخصوصي است اما در حال حاضر استعمال آن در پزشكي مجاز نيست.
تأثيرات موقت:
اكستاسي را به عنوان داروي رقصآور در مجالس و مهمانيهاي بزمي مصرف ميكنند تا اثرات احساسي و هيجاني را در رقص با موزيك تند براي چندين ساعت بوجود آورد. عوارض جانبي بيشتر به علت مصرف تفريحي آن است تا مقدار مصرف خود دارو. اكستاسي سيستم عصبي مركزي را تحريك ميكند، بيداري و انرژي را بالا ميبرد. تشنگي، خستگي و خواب را كاهش ميدهد. ضربان قلب و فشارخون را افزايش ميدهد. ممكن است بر اثر رقص طولاني و عرق زياد بدون آنكه فرصت جبران آب از دست رفته بدن باشد سكته قلبي ايجاد كند. حمله قلبي ميتواند منجر به بيرمقشدن عضلات، نارسايي كليه شود.
*الكل
نسبتاً كمي الكل ميتواند نشانههاي مسموميت را در آنها ظاهر كند. وابستگي به الكل علاوه بر خطراتي كه براي سلامتي انسان دارد مشكلات و گرفتاريهاي شخصي و اجتماعي نيز بهمراه ميآورد.
اشخاص الكلي دچار اضطراب و افسردگي هستند و چون اشتهاي طبيعي خود را از دست ميدهند در معرض بيماريهاي ناشي از كمبود تغذيه يا سوء تغذيه، بويژه كمبود تيامين (ويتامين ب1) قرار ميگيرند.نوشيدن الكل در دوران حاملگي ناهنجاريهايي در جنين ايجاد ميكند و رشد جسمي و فكري اطفال را ضعيف و نامناسب ميكند. حتي مصرف مقدار كمي الكل ميتواند منجر به سقط جنين، كاهش وزن تولد و عقب ماندگي ذهني نوزاد شود.
نشانههاي سوء مصرف:
علائمي كه مصرف الكل را خارج از كنترل شخص نشان ميدهند عبارتند از: تغيير در زمان و نوع مصرف الكل (مثلاً صبح زود يا ترك آبجو و نوشيدن الكل با غلظت بالا)، تغيير در عادت نوشيدن (مثلاً تنهايي نوشيدن يا قبل از قرار ملاقات يا ورود به يك محل الكل استعمال كردن)، تغيير شخصيت، عدم توجه به ظاهر شخص، بدغذايي يا كم اشتهايي، رفتارهاي ناپيدار و گذرا، فراموشيهاي موقت و مسموميتهاي طولاني،نشانههاي جسمي عبارتند از: تهوع، استفراغ و لرزش بخصوص هنگام صبح، دل درد، گرفتگي عضلات، ضعف دست وپا، قرمزي و بزرگ شدن رگهاي صورت، بيثباتي، حافظه ضعيف و بياختياري در دفع ادرار، اگر ناگهان مصرف الكل ترك شود ميتواند ايجاد هذيان و توهم، لرزشهاي شديد و گاهي اوقات تشنجهاي كشنده كند. اين علايم بعد از يك تا چهار روز از ترك الكل شروع و سه روز ادامه دارند. نشانههاي ترك الكل را ميتوان با داروهايي مثل كلرومتيازول يا بنزوديازپينها از قبيل ديازپام كه به مدت كوتاه تحت نظر پزشك تجويز ميشود برطرف كرد.
تداخل الكل با داروهاي ديگر:
الكل با بسياري از داروها تداخل ميكند. بويژه خطر تسكيني داروهايي را كه بر سيستم اعصاب مركزي اثر تسكيني دارند افزايش ميدهد. اين داروها عبارتند از: داروهاي ضد افسردگي، خوابآورها، ضد دردهاي عمومي، ضددردهاي مخدر، آنتي سايكوتيكها (ضد جنونها)، ضد افسردگيهاي سه حلقهايي، آنتي هيستامينها و برخي از داروهاي كاهنده فشارخون مثل متيل دوپا و كلونيدين. مصرف الكل با ديگر داروهايي چون مخدرها، باربيتوراتها يا حلالها ميتواند منجر به كما شود كه ممكن است كشنده باشد.
مصرف الكل با آسپيرين و ضددردهاي مشابه، خطر خونريزي معده را بويژه در كساني كه زخم معده دارند بالا ميبرد.كساني كه دي سولفيرام مصرف ميكنند اگر حتي مقدار بسيار كمي الكل بنوشند دچار واكنشهاي بسيار ناخوشايند ميشوند. دي سولفيرام دارويي است كه براي دوري كردن از الكل تجويز ميشود. اين واكنشها منجر به داغ شدن صورت، سردرد نبضدار، تپش قلب، تهوع و استفراغ ميگردد.
الكل ميتواند از تجزيه برخي از داروهاي خوراكي پايين آورنده قندخون و ضد انعقادهاي خوراكي جلوگيري كند و در نتيجه اثرات اين داروها را افزايش دهد.چنانچه الكل با مهاركنندههاي مونوآمين اكسيداز (MAOIS)، بويژه اگر شراب قرمز باشد، مصرف شود ميتواند فشار خون را بطور خطرناك افزايش دهد.
نامهاي متداول:
ethyl alcohol, (Spirits, wine, beer), drink, Booze, ethanol
گروه دارويي:
تضعيف كنندههاي سيستم اعصاب مركز، مسكنها
قدرت اعتيادآوري:
چون كه پاسخ هر فرد در برابر الكل بسيار متفاوت است اندازهگيري قدرت اعتيادآوري آن مشكل ميباشد. اما در بيماري الكليسم، ناتواني شخص در خودداري از مصرف الكل كاملا ًمشهود است. نوشيدن منظم و افراطي الكل به تنهايي عامل اعتياد به الكل نيست بلكه وابستگي رواني و جسمي تواماً معرف اين بيماري هستند.
نحوه مصرف:
از راه دهان به صورت شراب، آبجو، ويسكي و غيره مصرف ميشود.
استفادههاي مجاز:
از نظر طبي، الكل كه حاوي ايزوپروپيل يا الكل اتيل است،در جراحي به عنوان يك عامل ضدعفوني كننده براي انواع جراحيها و نيز در محل تزريق مصرف ميگردد. براي سخت كردن پوست و جلوگيري از زخمهاي بستر و زخمهاي پا در دوچرخهسواران و دوندگان نيز بكار ميرود.
تأثيرات كوتاه مدت:
الكل بر سيستم اعصاب مركزي تأثير ميگذارد و اضطراب و تنش را كاهش ميدهد. به مقدار كم احساس اعتماد و آرامش ميدهد، فرد را حراف و خوش مشرب ميكند اما كارآيي ذهني را تقويت نميكند، رگهاي خوني كوچك، بويژه رگهاي زيرپوست را باز ميكند و احساس برافروختگي و گرما به شخص ميدهد. مصرف بيشتر الكل، تمركز و قضاوت را مختل ميكند و واكنشهاي بدن را لحظه به لحظه كندتر ميسازد. احتمال تصادفات بويژه سوانح رانندگي بالا ميرود. با بالا رفتن ميزان الكل در خون، رفتار تهاجمي و پرخاشگرانه ظاهر ميشود.
صحبت كردن با لكنت و كندي همراه است و شخص دچار بيتباتي و تزلزل ميشود و ممكن است تشخيص ديد او بهم خورد و تعادلش را از دست بدهد. تهوع و استفراغ و بياختياري ادراري از عواقب آن است. اگر ميزان الكل خون همچنان بالا رود امكان از دست دادن هشياري وجود دارد و شخص ممكن است بيهوش شود و به خاطر استنشاق بخارات استفراغ يا توقف تنفس جان خود را از دست بدهد.
تأثيرات و خطرات بلند مدت:
بسياري از الكليهاي حرفهايي دچار بيماريهاي كبدي از جمله هپاتيت الكلي، سيروز، سرطان كبد يا كبد چرب (رسوب فراوان چربي كه در كبد منجر به سيروز ميگردد) ميشوند. بيماري كرونر قلب، فشار خون بالا و سكتههاي مغزي نيز از عواقب افراط در نوشيدن مشروبات الكلي است. از ديگر بيماريهاي شايع التهاب معده (گاستريت) و زخمهاي معده ميباشد. معتادين به الكل بيشتر در معرض فراموشي و تخريب مغز و ذهن قرار دارند. افراط در نوشيدن الكل به مدت طولاني معمولاً ناشي از وابستگي فيزيكي است. يك الكلي ممكن است حتي با افراط در نوشيدن الكل هشيار به نظر برسد اين به علت تحمل الكل يا عادت به آن است اما خيلي از الكليها عاقبت تحمل خود را نسبت به آن از دست ميدهند .
*باربيتوراتها
ايجاد ميكند كه با داروهاي مناسب ميتوان آن را برطرف نمود. اين ناراحتيها به صورت تحريكپذيري، خواب آشفته، كابوس، تهوع، استفراغ، ضعف لرز و اضطراب شديد ظاهرميشوند و قطع ناگهاني بعد از چند ماه مصرف باعث تهوع، هذيان، تب و كما ميگردد كه تا يك هفته طول ميكشند.
كساني كه به حد افراط از باربيتوراتها مصرف ميكنند در معرض خطر افزايش مقدار مصرف و نيز عفونتهاي تنفسي قرار دارند زيرا اين داروها رفلكس سرفه را متوقف ميكنند.
مصرف باربيتوراتها در دوران حاملگي موجب ناهنجاريهاي جنيني و مصرف منظم آنها در سه ماه آخر بارداري منجر به بروز نشانههاي محروميت دارو در نوزاد ميگردد.
نشانههاي سوء استعمال:
نشانههاي سوء استعمال به مدت زياد شامل مسموميتهاي ادراري با وقفه در حافظه، ناديده گرفتن ظاهر شخص و عدم توجه به مسئوليتها، تغييرات شخصيتي و مراحل افسردگي شديد است.
تداخل دارويي:
باربيتوراتها با بسياري از داروها تداخل ميكنند و خطر تسكينبخشي داروهاي مسكن براي سيستم اعصاب مركزي را تشديد ميكنند. از آنجملهاند داروهاي ضداضطراب، ضددردهاي مخدر، ضد جنونها، ضد افسردگيهاي سه حلقهايي و آنتي هيستامينها. مصرف مقدار زياد اين داروها همراه با الكل منجر به كماي كشنده ميشود.
باربيتوراتها همچنين فعاليتهاي برخي از آنزيمهاي كبدي را زياد ميكنند و تجزيه برخي از داروها را افزايش ميدهند و بدين ترتيب از اثرات آنها ميكاهند. ضدافسردگي هاي سه حلقهايي، فني توين، گريزوفولوين و كورتيكواستروئيدها به اين ترتيب تحت تأثير قرار ميگيرند.
نامهاي متداول: Barbs, downers
گروه دارويي:
تضعيف كنندههاي سيستم اعصاب مركزي، مسكنها
قدرت اعتيادآوري:
مصرف منظم و طولاني مدت بياربيتوراتها ميتواند ايجاد عادت كند و وابستگي جسمي و رواني به آن ايجاد شود.
نحوه مصرف:
به صورت كپسول يا قرص و گاهي اوقات مخلوط با آب يا به صورت تزريق مصرف ميشود.
استفادههاي مجاز:
سابقه باربيتوراتها را به عنوان داروهاي خواب تجويز ميكردند. اما از دهه 1960 بنزوديازپينها كه خود نيز اعتيادآور هستند جاي آنها را گرفتند. مصرف زياد بنزوديازپينها كمتر موجب مرگ ميشود. امروزه كاربرد باربيتوراتها در داروهاي بيهوشي (تيوپنتون) و صرع (فنوباربيتون) است.
تأثيرات موقت:
شبيه تأثيرات موقت الكل است. مقدار كمي از آن موجب آرامش و مقدار بيشتر موجب مسموميت و خواب آلودگي ميشود. حس هماهنگي بهم ميخورد و لكنت زبان ايجاد ميشود، سرگيجه و آشفتگي دهني را نيز بدنبال دارد. مصرف بسيار زياد ميتواند باعث از دست دادن هشياري، كما و مرگ ناشي از توقف مكانيسم تنفسي شود.
تأثيرات طولاني مدت و خطرات آن:
بزرگترين خطر دراز مدت باربيتورات، وابستگي فيزيكي به آن است، اگر اشخاص معتاد به اين دارو ناگهان مصرف آن را قطع كنند بسته به نوع و مقدار باربيتورات و طول مصرف آن ناراحتيهاي مخصوص به خود را دارند.
بنزوديازپينها
بيمار بر مقدار مصرف خود اضافه ميكند و وابستگي فيزيكي و تحمل دارويي دارو ظاهر ميگردند. افراد مسن بهنگام مصرف اين دارو ممكن است دچار حس بيتفاوتي و پريشان حواسي شوند. قطع دارو در كساني كه مدتهاي زياد از آن مصرف كردهاند علائم محروميت مثل اضطراب، حملات ترس، تپش قلب، لرز، بيخواب، سردرد، سرگيجه، درد، تهوع و بياشتهايي ايجاد ميكند كه چند روز يا چند هفته ادامه دارند. اطفالي كه از مادران معتاد به بنزوديازپين به دنيا ميآيند در هفته اول به طور منظم نشانههاي محروميت دارو از خود نشان ميدهند.
نشانههاي سوء مصرف:
جوانان اين داروها را تزريق ميكنند. نوعي ديگر سوء مصرف در افراد ميانسال يا سالخورده است كه اين داروها را با نسخه به مدت ماهها و سالها مصرف ميكنند. اين افراد معمولاً از مشكل خود بيخبرند و ممكن است قرصهاي خواب يا اعصاب را به مقدار نرمال يا زياد مصرف كنند. اگر مصرف اين دارو در حد متوسط طول بكشد ضرر قابل توجهي به بدن نميرساند.
تداخل دارويي:
بنزوديازپينها خطر داروهايي كه بر اعصاب مركزي خاصيت تسكيني دارند را افزايش ميدهد، از آنجملهاند داروهاي ضداضطراب و خوابآور، الكل، ضددردهاي مخدر، ضدجنونها، ضد افسردگيهاي سه حلقهايي و آنتي هيستامينها.
نكات عملي:
بنزوديازپينها را بايد معمولاً براي دورههاي دو هفتهايي يا كمتر مصرف كنيد.

الهی !